اینجا جوزان است
در این دنیای پرهیاهو که مردمان در «بهشت نادانی» زندگی میکنند برای من هنوز هم شیهه ی اسب سردار حاتم که در میان کوهستان های قره لکه و شاه داغی جوزان می پیچید و با باد هم نوا می شد با ارزش است
و داستان های محمودخان که در جنگل های سرسبز این سرزمین مادری مان جوزان بود می ارزد به زر های نزد بی ارزان
و غیرت و همت و شجاعت و ناموس جوزان برایم می ارزد
آری برایم می ارزد که بیاویزم با روزگار تا مگر بتوانم نامی از جوزان در کور سویی از نور بیابم و بر سر زبان ها افکنم
آفرین بر غیرت و شجاعت و همت شیرمردان کورد کرمانج این سرزمین به هنگامه ی رزم با دشمنان ، آن هنگام که زیر سم اسبان ازبکان و ترکمانان و مغولان و ترمان ها و سالدات های روس این دشمنان غارتگر ، سرزمینمان پایمال شد محمود خان جوزانی سر هفت تن از سالداتهای روس را از تن جدا کرد تا انتقام خون پاک فرزندان این سرزمین را از دشمن بگیرد .
آن هنگام که رژیم بعث عراق قصد دست اندازی به سرزمین مان کرد این خون چهارده تن از شیرمردان کرمانج جوزان بود که بر خاک شلمچه ، ماووت ، شوش ، سوسنگرد ، فکه ، پنجوین ، مهران ، سردشت و ... فرو ریخت
آن هنگام که تروریسم به جان مردم سرزمینمان ایران افتاد این خون سه تن از شیرمردان کرمانج جوزان بود که بر زمین غریب و غریبستان چابهار فرو ریخت .
اینجا سرزمین مرزداران و پهلوانان رزم آئینی چوخه همچون جهان پهلوان حجت رهنماست که سالها در میادین چوخه ، جودو و کوراش خراسان ایران و جهان سروری کرد .
به راستی اینجا سرزمین خرد و فرهنگ و شجاعت است .
سرزمینی که مردمان مهربانش با دستان پینه بسته و دلی سرشار از عشق به یاری یزدان هم نوایت خواهند شد .
- ۹۷/۱۰/۰۱